اندیشه ها در مورد آیه امروز...
در میان گذاشتن رازهای دل مان با دیگران، کاری بس دشوارست. ما خواهان پنهان کردن شکستها، شرمساریها، و گناهان مخفی خویش هستیم. ما از این واهمه داریم که دیگران ما را طرد کنند و هنگامیکه سر از راز کثیف درون دل ما بگشایند، در نظر آنان شرمنده شویم. اما گناه مخفی تنها از نظر ما مخفی است. آن از نظر پدرمان مخفی نیست. گناه پنهان در دلهایمان آشیانه میکند و ما را از خدا جدا میسازد، از خدایی که ما را میبخشد و به ما توانایی غلبه بر آنرا میدهد. تنها کاری که باید کرد اینست که دلهایمان را به حضور او بریزیم با این آگاهی که او خواهان و مشتاق این است که پناهگاه ما باشد. می اندازد
دعای من
ای پدر مهربان و خدای قدوس، من امروز میخواهم چند موردی را که در دل خود دارم، بتو اعتراف کنم. پدر، ترس من از این است که دیگران از گناهی که مرتکب شده ام آگاه شده اند ( شرم آور ترین و پنهانی ترین گناه خود را به خدا اعتراف کنید) خدای قدوس، من گناه کرده ام و خواهان آمرزش تو برای...( به آن گناهانی اقرار کنید که شاید دیگران آنها را چندان مهم ندیده اند، اما شیطان از آنها بهره برداری میکند تا امانت و وفاداری شما را نسبت به خدا تضعیف کند) خدای جاودانی، من در مورد این چیزها نگران هستم ( به مواردی که باعث نگرانی شما میشوند اعتراف کرده و آنها را بدست خدا بسپارید). تو بتنهایی جان پناه و قوّت من هستی. من در مورد این اعترافاتم به تو اعتماد دارم و از تو میخواهم که مرا با قدرت روح قدوست توانا بگردانی تا بار دیگر در این دامهای مشابه نیفتم. در نام عیسی دعا میکنم. آمین.